غار هامپوئیل (غار کبوتر)
غار منحصر به فرد وفوق العاده زیبا ودر عین حال مخوف و وحشتناک هامپوئیل که نه تنها در ایران بلکه در جهان حرف اول را میزند بطوریکه همتای این غار فقط در ایالت کالیفورنیای آمریکا میباشد که هنوز این غار بطور کامل شناسایی نشده و احتمال میرود که تا به حال فقط 50%از غار شناسایی شده باشد.
"هامپا کهول" ، "هامبا کهول" ،"هامپوئیل" ، "هنگ کهول" ، "هامپو هول" ، "همپوهول" همگی نامی برای یک غار است که ریشه در زبان سانسکریت دارد و وقتی با زبان آذری تلفظ شده و با خط عربی نوشته می شود به چنین چیزی تبدیل می شود. شاید برای راحت شدن از این مسئله بغرنج عده ای از رنج خود کاسته و نام "کبوتر" بر این غار نهاده اند. غافل از اینکه چنین نامی به تنهایی خود میراثی ارزشمند و قابل اعتناست و برای نگهداری و محافظت از آن باید همتی ویژه بکار بست.درمقاله ای تحقیقی نوشته آقای "جوادمفرد کهلان" به عنوان محقق تاریخ ایران باستان که با موضوع تعیین زمان زرتشت در شاهنامه و کتب پهلوی نوشته شده آمده است :((یکی دیگر از فرمانرواهای اوستایی که از آن در شاهنامه نام برده شده است هوم عابد است. کار تاریخی مهمی که به وی منسوب است همانا دستگیری افراسیاب (مادیای اسکیتی، قاتل فرائورت/ سیاوش) در سواحل شرفی دریاچهً اورمیه ، به نزدیکی آتشکدهً آذر گشنسب شهر رغهً زرتشتی (مراغه) است که در شاهنامه و اوستا انعکاس یافته است. لابد همین امر باعث تّقرب وی به مقام ساتراپی نواحی شمال غربی فلات ایران و دامادی آستیاگ پسر کیاخسار گردیده است. فردوسی مکان دستگیری افراسیاب توسط هوم عابد را در قصر زیر زمینی وی (" معبد مهر" قصبهً ورجوی مراغه) یا غار آهکی معروف کبوتر مراغه (هنگ کهول) ذکر می نماید:
وزان پس چنان بد که افراسیاب*همی گشت هرجای بی خورد و خواب*نه ایمن به جان و ونه تن سودمند*همیشه هراسان ز بیم گزند*همی از جهان جایگاهی به جست*که باشد به جان ایمن و تندرست*به نزدیک بردع یکی غار دید*سر کوه غار از جهان نا پدید*ندید از برش جای پرواز باز*نه زیرش پی شیر و جای گراز*زهر شهر دور و به نزدیک آب*که خوانی همی هنگ افراسیاب
این غاربا قدمت 150 تا 200 میلیون سال و با داشتن مناظر طبیعی یکی از شگفتیهای آفرینش در مراغه و همسن با غار علی صدر همدان است و دومین غار خاکستری از نظر وسعت و قدمت در جهان به شمار میرود به سبب وجود فسیلهای حلزونی در بستر سنگهای رودخانه و آثار بی شمار دوران مختلف زمینشناسی، یکی از منابع مهم تحقیقاتی و مطالعاتی زمینشناسان در منطقه به شمار مى رود .
این غار در کمرهٔ کوهى صخرهاى، رو به جنوب قرار گرفته است و از بستر رودخانهٔ مردى چاى حدود ۱۶۰۰ متر ارتفاع دارد. دهانهٔ غار ۸ متر است و ارتفاعش به ۲۵ تا ۴۰ متر مىرسد. طول و عرض میدان اول غار تقریباً ۴۰ تا۶۰ متر است که مساحت 2400متری را تشکیل میدهد. در ابتداى ورود به غار، کتیبهاى به زبان روسى دیده مىشود که تاریخ آن مربوط به سال ۱۹۲۵ میلادى است.
در ابتدای ورودی غار میدان بزرگی وجود دارد که سقف آن لانهٔ کبوتران است. پس از تونل کمارتغاعی که در سمت راست قرار دارد، میدان نسبتاً بزرگ دیگری نیز وجود دارد. در سمت شمالی و شمال شرقی میدان دوم، چهار حفره و فرورفتگی گود به چشم می خورد که نشان دهنده وجود چهار حلقه چاه به عمق تقریبی 10 تا 1۲ متر است که چاه های 1 و 2 در پائین به هم متصل و به همان جا محدودند. ولی چاه های 3 و 4 در عین اتصال به هم در زیر امتداد دارند. در این میدان صخرههای بزرگی دیده میشود که تا خردادماه بهدلیل ریزش آبهای زیرزمینی سطح آنها لغزنده بوده و عبور از آنها احتیاط زیادی را میطلبد. سپس این میدان بزرگ به اتاقهای بزرگ و در نهایت به تونلهای باریکی ختم میشود. در سقف اتاقها زمانی صدها خفاش بهحال آویزان دیده میشدند که با هماهنگی خاصی بهطور موزون در نوسان بودند ولی حال بعلت رفت وآمد های زیاد داخل غار جایی برای خفاشان نماند وکم کم جای خودشان را به انسانها دادند وخودشان در دل تاریکیهای چاهها کم شدند.
در این غار تالارهای و معابر جالب وجود دارند که هر کدام با اسمی توسط غارنوردان تبریز و مراغه ای نام گذاری شده که به طور مثال میتوان به تالار غمگین، تالار معبد، چاه و تالار خفاش، تالار آینه، حوض کوثر، پیست اسکی، چاه داوود و ... اشاره کرد.
همه ساله تغییرات زیادی در داخل غار اتفاق می افتد. تغییرات عمده میدان اول و دوم از نظر زمین شناسی پیدایش خاکستر است که گاهی تا قوزک پا و حتی تا زانو می رسد. داخل چاه های متعدد غار، دو سفره آب وجود دارد که یکی به علت ریزش از بین رفته، ولی در چاه دیگر آب وجود دارد و صدای جریان آن از بالا به گوش می رسد. در اطراف چاه ها و دیواره ها و سقف میدان دوم رسوبات آهکی ، مناظر جالب توجه و زیبایی به وجود آورده است. هوای غار بسیار مرطوب است و در انتهای آن به خصوص در کنار چاه سوم و چهارم هوای کافی وجود ندارد و برای رسیدن به کنار چاههای غار، بدون تجهیزات کافی مانند طناب، نورافکن، وسایل ایمنی، کپسول هوا و راهنما امکان پذیر نیست.
بگفته محققین وغار نوردانی که تا به حال توا نسته اند از چاه های مخوفیکه به گفته خودشان چاه اولی از بالا بترتیب با عمق 12 متر ودومی به عمق 60 متر و سومی به عمق 100متر را پشت سر گذاشته وبه تالار آیینه راه یابند تالاری که وقتی به سقفش نور میافتد مثل آیینه نور رامنعکس میسازد.
و وقتی از آنهم پا را فراتر می نهی به چشمه زلالی میرسی که خروجی آب هنوز بر کسی مشخص نیست و کشفیات غارنوردان در اینجا خاتمه مییابد وهنوز کسی پیدا نشده پا را از این جلوتر بگذارد و منطقه جدیدی را از این غار که هنوزپای جنبنده ای به آنجا نرسیده را کشف کند وعلت آنهم بیشتر بخاطر کمبود اکسیژن در محل و طویل بودن راه میباشد .
بگفته غار نوردانی که دل را به دریا زده وتاتوان داشتند به جلو حرکت کرده وبدون لحظه ای استراحت توانسته انداین مسیر را درعرض 9ساعت راهپیمایی طی کنند .
وهمچنین اگر ازافراد محلی احوالات این غار را جویا شوی داستانهای تخیلی زیادی را میشنوی از جمله اینکه میگن یکی عصایش در چاه غار میافتد بعداز 8 ماه که به کربلا سفر میکند عصایش را آنجا مییابد که دوره گردی از اب فرات گرفته بوده و........
:: موضوعات مرتبط:
غارهای مراغه ,
,